بازاریابی مدرن

ساخت وبلاگ

تعریف بازاریابی: تعریف مدرن بازاریابی چیست؟

بازار یابی؛ یک موضوع پیچیده ای برای تعریف کردن  و شکل دادن است. مطالعات بازاریابی و حوزه آن  به سرعت در حال حرکت و رسیدن به یک سطح بسیار بالا است، اما هنوز تعریف برخی از متغیرهای ثابت غیر ممکن است.

بازاریابی بخشی از فرآیند مدیریت است که مسئول شناسایی، پیش بینی و تامین رضایت مشتری به نحوی است که ایجاد سود نماید.

بیایید سعی کنیم تعریف بازاریابی را درک کنیم و همچنین اهمیت آن، دسترسی و شعاع حرکتی آن درکسب و کار، شرکت ها، سازمان ها و در زندگی شما را بدانیم.

(AMA انجمن بازاریابی آمریکا) که یک سازمان معتبر و تاثیرگذار نه تنها در ایالات متحده آمریکا بلکه در عرصه بین المللی است. در سال 1964، بازاریابی را اینگونه تعریف می کند:

" فرایند برنامه ریزی و اجرای مفهوم، قیمت گذاری، ارتقاء و توزیع کالا، خدمات و ایده ها برای ایجاد مبادلات که اهداف فردی و سازمانی را برآورده می کنند."

AMA در سال 2004این تعریف را اصلاح کرد:

" بازاریابی یک تابع سازمانی و مجموعه ای از فرایندهای ایجاد، ارتباط، و ارائه ارزش برای مشتریان و مدیریت ارتباط با مشتری است به طوری که به نفع سازمان و ذینفعان آن باشد"

در اکتبر 2007تعریف جدیدی ارائه داد:

" بازاریابی فعالیتی است  شامل مجموعه ای از موسسات و فرآیندهای ایجاد، برقراری ارتباط، ارائه و تبادل تلاش هایی است که ارزش برای مشتریان، مشتریان، شرکا و قسمت اعظم جامعه را در بر می گیرد.

این سه تعریف متفاوت نیست، اما بین آنها تفاوت قابل توجهی وجود دارد. در اینجا می خواهم آنها را باز کنم:

در اولین تعریف AMA "مبادلات برای ایجادمی شود که اهداف فردی و سازمانی را برآورده کند"این نشان می دهد که بازاریابی برای ایجاد مبادلات برای گروههای درگیر، جهت خدمت به اهداف خود وجود دارد".

آنها کلاً من و شما را فراموش می کنند سود یا ارزش مشتری است.  آنها همچنین به محدوه توابع بازاریابی اشاره می کنند؛ "مراحل برنامه ریزی و اجرای مفهوم، قیمت گذاری، ارتقاء و توزیع کالا، خدمات و ایده ها"

در تعریف دوم؛ آنها عبارتند از: ارزش مشتری ما، اما "به شیوه ای که به نفع سازمان و ذینفعان آن است". در اینجا آنها گسترش فعالیت های بازاریابی را نشان دادند؛ "عملکرد و مجموعه ای از فرآیندهای برای ایجاد، برقراری ارتباط، و تحویل ارزش".

تعریف سوم بازاریابی توسط AMA به نظر من دقیق تر وبا ارزش تر است. خوب، آنها ارزش مشتريان و جامعه را در برابر اهداف سازمان قرار مي دهند. همچنین آنها را پیش همه قرار داده  و آن را به عنوان نیروی اصلی بازاریابی فعال می کنند. تغییر سوم را ببینید بسیار سریع می آید.

و این درست است. شرکت ها متوجه شده اند که مشتریان تنها دلیل موفقیت هستند نه سرمایه بال و یا محصول / خدمات هستند که محصول تولید می کنند. بعضی از آنها را باید به سختی پیداکرد.

ما می توانیم بگوییم که بازاریابی ارائه ارزش برای مشتری است و کسب و کار نیز باید باشد. شرکت هایی که همه تلاش آنها برای توجه مشتریان و بازاریابی است در همه فرآیندهایشان مشتری هدف است.

یک استاد بازاریابی  از دره سیلیکون(Silicon Valley) به نام Regis McKenna بازاریابی را به شیوه ای بسیار کوتاه و هیجان انگیز تعریف کرد.

"بازاریابی همه چیز است"

تعریفی به ظاهر ضعیف از ;Regis McKenna اما نگاهی جدیدو بسیار درست است. توابع بازاریابی فقط در محصولات، قیمت گذاری، ارتقاء و توزیع تثبیت شده نیستند. همه  تلاش ها برای  است که مشتری شما چه درکی شرکت شما دارد.
بنابراین در این حوزه؛ همه چیز در واقع بازاریابی است. بازاریابی برای درک نیازهای مشتری و سپس فراهم نمودن  نیازهای بازاریابی است که این بخش فراتر از بخش بازاریابی است.
و در پایان ما تعریف بازاریابی این گونه بیان می کنیم:

هر اقدام یک سازمان؛ یا محیط اطراف، بستگی دارد، به فعالیت هایی که بازاریابی باعث برقراری ارتباط با مشتریان برای نشان دادن ارزش محصول یا خدمات به آنها می شود.

نوشته شده در جمعه سی و یکم شهریور ۱۳۹۶ساعت 12:41 توسط عبدالحسین امینی| |

گام هاي روشن...
ما را در سایت گام هاي روشن دنبال می کنید

برچسب : بازاریابی, نویسنده : googliia بازدید : 155 تاريخ : جمعه 31 شهريور 1396 ساعت: 18:43