مفهوم بازاریابی چیست؟

 

توضیح پنج مفهوم بازاریابی با ذکر مثال:

مفاهیم بازاریابی (Marketing Concepts)استراتژی هایی است که شرکت ها برای برآوردن نیازهای مشتریان، افزایش فروش، به حداکثر رساندن سود و تشدیدرقابت اجرا می کنند. پنج مفهوم بازاریابی وجود دارد که سازمان ها می پذیرند و اجرا می کنند.

بازاریابی یک بخش مدیریت است که سعی دارد استراتژی هایی را طراحی کند که روابط سودآور با مصرف کنندگان هدف را ایجاد کند. اما بهترین فلسفه برای شرکت در تنظیم راهبردهای بازاریابی چیست؟

پنج مفهوم جایگزین وجود دارد که در آن سازمان ها استراتژی های بازاریابی خود را طراحی و اجرا می کنند.

پنج مفهوم بازاریابی
     مفهوم تولید(Production Concept)
    مفهوم محصول(Product Concept)
     مفهوم فروش(Selling Concept)
     مفهوم بازاریابی(Marketing Concept)
     مفهوم بازاریابی اجتماعی(Societal Marketing Concept)

مفهوم تولید:

بنابرایده مفهوم تولید - "مصرف کنندگان محصولاتی را که در دسترس هستند و بسیار مقرون به صرفه هستند، ترجیح می دهند". این مفهوم یکی از قدیمی ترین راهکارهای مدیریت بازاریابی است که راهنمای فروشندگان است.  شرکت هایی که با این مفهوم سازمان دهی شده اند ریسک زیادی را برای تمرکز بیش از اندازه بر فعالیت های خود و از بین بردن هدف واقعی می پذیرند.  اغلب اوقات؛ مفهوم تولید می تواند منجر به ایجاد نزدیک بینی شود. مدیریت بر بهبود بهره وری تولید و توزیع تمرکز دارد.

با اينكه؛  در برخی موارد؛ مفهوم تولید هنوز یک فلسفه مفید است، شرکتهااز مفهوم دیگری به نام مفهوم محصول استفاده می کنند.

مفهوم محصول:

مفهوم محصول حاکی از آن است که مصرف کنندگان محصولاتی را پیشنهاد می دهند که بیشترین کیفیت، عملکرد و ویژگی های نوآور را ارائه می دهند.  تحت این مفهوم  استراتژی های بازاریابی برای بهبود محصولات مداوم تمرکز می کنند.

کیفیت محصول و بهبود بخش های مهم استراتژی های بازاریابی، گاهی اوقات تنها یک قسمت است. داشتن هدف تنها بر روی محصولات شرکت می تواند منجر به بازاریابی نزدیک بینی شود.

برای مثال:

فرض کنید یک شرکت تولید کننده دیسک فلاپی بهترین کیفیت را تولید می کند. اما مشتری واقعا نیاز به فلاپی دیسک دارد؟

او نیاز به چیزی دارد که می تواند برای ذخیره داده ها استفاده کند. این را می توان با درایو USB فلش، کارت های حافظه SD، هارد دیسک های قابل حمل و غیره به دست آورد.

بنابراین شرکت نباید بهترین فلاپی دیسک را انتخاب کند. آنها باید برای پاسخگویی به نیازهای ذخیره سازی داده های مشتری تمرکز کنند.

مفهوم فروش

مفهوم فروش این ایده را حفظ می کند: "مصرف کنندگان به اندازه کافی از محصولات شرکت خرید نمی کنند، مگر اینکه شرکت اقدامات فروش و ارتقاء در مقیاس بزرگ را انجام دهد".

در اینجا مدیریت بر ایجاد معاملات تجاری متمرکز است تا ایجاد رابطه بلندمدت و سودآور مشتریان.

به عبارت دیگر؛
هدف این است که چیزی را که شرکت می سازد به فروش برساند تا چیزی را که بازار می خواهد  انجام دهد. چنین برنامه فروش تهاجمی دارای خطرات بسیار زیاد است.
درمفهوم  فروش ، بازاریاب بر این باور است که مشتریان به خرید محصول علاقه مند می شوند، اگر آنها آن را دوست ندارند، آنها احتمالا دوست نداشتن خود را فراموش و بعد از آن، آن را خواهندخرید. این فرضیه معمولا بسیار ضعیف و پرهزینه است.
به طور معمول، مفهوم فروش با کالاهای غیرمستقیم اجرا می شود. کالاها بازپرداختی هستند که خریداران به طور معمول به خریدآن  مانند بیمه یا اهدای خون، فکر نمی کنند.
این صنایع باید به دنبال یافتن چشم اندازها و فروش آنها در مزایای محصول باشند.

مفهوم بازاریابی:

مفهوم بازاریابی

مفهوم بازاریابی می گوید: "دستیابی به اهداف سازمانی بستگی به دانستن نیازها و خواسته های بازار هدف و ارائه رضایت مطلوب بهتر نسبت به رقبا است".

در اینجا مدیریت بازاریابی یک رویکرد "مشتری اول" را به دست می آورد.

در مفهوم بازاریابی، تمرکز و ارزش مشتری راه هایی برای دستیابی به فروش و سود است.

مفهوم بازاریابی فلسفه ی "مشتری محور" و "پاسخگو" است.  وظیفه ما این است که مشتریان مناسب را برای محصول خود پیدا نکنیم، بلکه برای پیدا کردن محصولات مناسب برای مشتریان خود تلاش کنیم.

مفهوم بازاریابی و مفاهیم فروش دو مفهوم افراطی هستند و کاملا از یکدیگر متفاوت هستند.

 

تفاوت بین مفهوم فروش و مفهوم بازاریابی

 

مفهوم فروش                                                                       مفهوم بازاریابی

 

1-   اقدامات فروش و ارتقاء در مقیاس بزرگ را انجام می دهد.   اقداماتی مانند تحقیق بازار را انجام می دهد.

 

2- مفهوم فروش با کالاهای غیرمستقیم سازگار است. کسانی   مفهوم بازاریابی معمولاً برای هرنوع بازار و

 

که بطور معمول به خرید فکر نمی کنند. مانند اهدای خون             محصول مناسب   است.

 

و بیمه.

 

3- تمرکز برمفهوم فروش در سطح تولید شروع می شود.   تمرکز برمفهوم بازاریابی از فهمیدن بازاریابی شروع

                                                                        می شود.

 

4-    هر کمپانی که به دنبال مفهوم فروش است        شرکت هایی که مفهوم بازاریابی را دنبال می کنند     

 

      با ریسک بالایی مواجه است.                          نیاز به ریسک کم و عدم اطمینان دارند.              

 

5-  مفهوم فروش تصور می کند مشتریانی که به دنبال     به جای ساختن یک تصور مفهوم بازاریابی چیزی را                                 

 

خرید محصول هستند آن را دوست دارند. یا اگرآن را        پیدا می کند که مشتری واقعاً به آن نیاز داردو بر

 

دوست نداشته باشند احتمالاً فراموش می کنندو          اساس آن عمل می کند.

 

آن را دوباره خواهند خرید.                    

 

مفهوم بازاریابی اجتماعی:

مفهوم بازاریابی اجتماعی سوالاتی را مطرح می کند که آیا مفهوم بازاریابی خالص منافع احتمالی بین تمایلات کوتاه مدت مصرف کننده و رفاه مصرف کننده درازمدت را در بر دارد.
مفهوم بازاریابی اجتماعی حاوی "استراتژی بازاریابی برای مشتریان به  طوری که حفظ و یا بهبود سلامت مصرف کننده و جامعه"در نظر گرفته شود. بازاریابی پایدار، بازاریابی اجتماعی و محرمانه محسوب می شود که به نیازهای فعلی مصرف کنندگان و کسب و کار پاسخ می دهد و در عین حال برای حفظ نسلی آینده برای برآورده ساختن نیازهای خود، و یا افزایش آن فکر کند.
مفهوم بازاریابی اجتماعی، رفاه انسانی را پیش از سود و رضایت خویش قرار می دهد.

گرمایش جهانی اضطرابی پدید آورده است که دنیارا تحت فشار قرار داده است و موجب محومنابع مورد نیاز گردیده است. بنابراین شرکت ها باید به طور آهسته یا به طور کامل تلاش می کنند مفهوم بازاریابی اجتماعی را پیاده سازی کنند.

برچسب‌ها: مفاهیم بازاریاب, گرمایش جهانی, ارزش مشتری, نزدیک بینی بازار